یک مشت خاک روی تو یک مشت بر سرم
باور نمیکنم که تویی در برابرم
دیوانه کرده است مرا عطر وبوی تو
پیچیده در تمامی من ای معطرم
خیرالنساء ودفن غریبانه ؟ وای من
مظلومه ای شبیه علی ماه بی حرم
بارفتن تو زلزله ای در تنم نشست
با اینکه من هنوز همان مرد خیبرم
هربار در جواب چطور است حالتان؟
بیمار وزردوتبزده گفتی که بهترم
خون گریه از سراسر من میچکد ولی
باسیل اشک راه به جایی نمیبرم
شاید اگر که روضه بخوانم سبک شوم
اما نه باز راه به جایی نمیبرم
دل کندن از تو سخت ترین کار عالم است
یک مشت خاک روی تو یک مشت بر سرم
***علی اصغر ذاکری***